سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسلام ناب

تورم اقتصادی یا ورم اندیشه و تکثر قوانین _ گفتاری از استاد حیدر

چرا علت تورم باج گیری های چنگیزی و صدامی و فروش سر قفلی های پانصد میلیونی وابستگان دولتی،  یا کسانی که خود را به حکومت می چسبانند نباشند ؟ چرا رشد 54% مالیات تولید از بازارتوزیع نباشد ؟ من می توانم به اثبات برسانم  که در کشور تولید برانداز شما وزارت دارایی تا 34% از کل بهاء کالای تولیدی  را از دست به دست گشتن های بیهوده مالیات می گیرد.


heidar.jpg

در جهان فلسفه در صورتی نابودی معلولی میسر است که کل علت نابود گردد. پس اگر معلولی محصول علل متعددی باشد نابودی بعضی از علل منجر به نابودی معلول نمی گردد. و این مسلم است که تورم اقتصادی به علل متعددی ایجاد می گردد. از جمله کمبود عرضه به هر دلیل عدم دسترسی به فناوری تولید انبوه، کمبود سرمایه یا مواد خام ، یا نیروی انسانی، نابودی تولید، احتکار و مهم تر از همه عدم توزیع عادلانه و با این توضیح نه گرانی بنزین که یکی از علل تورم است علت تامه تورم اقتصادی می باشد و نه هم اگر بنزین رایگان به جامعه تزریق گردد مبارزه همه جانبه می باشد، زیرا که کسی نگفته است بنزین کالای مادر و یا چون ریال دارای ماهیتی ارزی و مشخصه نرخ تورم است بلکه این تلقین از آن جا سر چشمه می گیرد که رابطه میان بهاء بنزین و بهاء ماشین رابطه ای معکوس است و هر چه بنزین ارزان تر باشد ماشین گران تر به فروش می رسد و بنزین و پول بنزین های خریداری شده از بیت المال است و ماشین از کمپانی ها.
و اگر با نظری ثانویه به خارج توجه شود در می یابیم که رابطه بنزین و تورم از قبیل رابطه ماست و دروازه می باشد. یعنی ماست هم مانند دیگر اشیاء از دروازه گرانی و ارزانی آمد و شد می کند آخر در کدام قرارداد نوشته شده که بهاء بنزین شاخص نرخ تورم است و اگر چیزی شاخص نرخ تورم است چرا بهاء زمین نباشد که در دوران افزایش 18% بهاء بنزین بهاء زمین به آسمان رسید ؟ اصولا چرا شاخص نرخ تورم بهاء زمین نباشد که همگان برای خانه و محل کسب و کار و هر گونه تولیدی به آن نیاز مندند و اگر زمین نباشد باید روی آسمان راه برویم و اصولی تر چرا در نمی یابیم که تقلید از فلسفه های گوناگون و ورم اندیشه و تکثر قوانین بلکه قوانین متناقض و گاهی متضاد و جمود و تحجر و کتاب زدگی انتلکتو ئل های حوزوی و دانشگاهی باعث تورم اقتصادی می باشد چرا برای یک بار نمی اندیشیم که 98% از مرم این کشور به اسلامیت جمهوری رای داده اند و امام انقلاب فرمود مجلس ما برای شور اسلامی است و شور اسلامی طریقیت دارد نه حجیت و کار نمایندگان ریختن طرح و برنامه برای تمدنی اسلامی است و مجریان خادم مردمند نه آقای مردم و با این توضیحات، بزرگ ترین علل تورم اقتصادی مصوّبه های لحظه به لحظه اجق وجق است و حکومت ملوک الطوایفی شاه زادگان تازه به عرصه رسیده و برای نمونه از نمایندگان مجلس هفتم که دین آشنا تر و با سواد تراند می خواهم که چند روزی قوانین وزارت کار را به نقد و بررسی بگذارند اگر در نیافتند که بزرگ ترین دشمن کار و کارگر و کار فرما و مولد تورم قوانین اجق وجق اداره کار و حاکمیت بی خردانه مجریان و قاضیان حاکم بر کار و تولید کشور است و چگونه دشمنان نفوذی توانسته اند در یک چشم بر هم زدن تولید و توزیع را به گونه ای در چرخ گوشت بیاندازند که شعار دولت و ملت این گردد که چون تولیدات چین از تولیدات ما مرغوب تر و ارزان تر است باید مانع از ورود تولید مرغوب و ارزان شویم تا بتوانیم تولیدات نا مر غوب خود را گران بفروشیم ؟!! آخر عزیزان چرا مبارزه منفی ؟! آن هم به زیان مردم ؟! چرا به فرمان مذهبتان، مذهب عدل و اختیار و مذهب مخطئه که اقرار به گناه و توبه را عبادت می داند و فریاد می زند العلم مقرون بالعمل گوش ندادید و کتاب زده و انتلکتوئل گشتید و اکنون که از چین عقب ما نده اید چرا به فرمان سنت پر طراوت دیگری که می فرماید اطلبوا العلم ولو کان بالسین عمل نمی کنید تا در یابید مسلمانی که قرآنش می فرماید هر مسلمان بر ده غیر مسلمان پیروز است چه رفتاری داشته که از کفر عقب مانده است ! تا در یابید کسانی که قرآن را حفظ می کنند با کسانی که ارزش های قرآنی را به کار می گیرند چه تفاوت هایی دارند. .
چرا علت تورم باج گیری های چنگیزی و صدامی و فروش سر قفلی های پانصد میلیونی وابستگان دولتی، یا کسانی که خود را به حکومت می چسبانند نباشند ؟ چرا رشد 54% مالیات تولید از بازارتوزیع نباشد ؟ من می توانم به اثبات برسانم که در کشور تولید برانداز شما وزارت دارایی تا 34% از کل بهاء کالای تولیدی را از دست به دست گشتن های بیهوده مالیات می گیرد. چرا تورم اقتصادی ناشی از تملک نا مشروع املاک مردم به وسیله شهر داری ها وخراج های میلیونی و میلیاردی نباشد ، سخن از قوانین مزخرف تورم آفرین این اداره و آن اداره نیست سخن این است که هر تمدنی که ایدئولوژی منسجمی نداسته باشد و توضیح المسائل و مرام نامه دین خود را ننویسد نمی فهمد که تورم حاصل هرج و مرج سیاست گذاری ها است ومردمش همین روزگار ما را دارند. تا نفهمیم که ورم اندیشه ها ما را به این روز افکنده، آش همین و کاسه همین است. به این نمونه ها توجه شود دولت از یک طر ف برای کشاورزی اولویت قائل می شود و از طرف دیگر جایزه حمایت از کشاورزی را به کسی می دهد که کود کشاورزی را به بازار آزاد می فروشد و کشاورز کود 1800 تومانی بیت المال را از بازار آزاد 7000 تومان می خرد یعنی دولت به کسی که 400% تورم آفریده جایزه می دهد. و با چنین قوانین و اجرائی به اندازه این که بشود بیش از یک بار دور کره زمین راکمر بندی با اسکناس هزار تومانی فرش کرد سوبسید دود می دهیم تا تورم اقتصادی مهار شود !! عزیزان اگر پس از هر گونه کسب دانش لحظه ای هم کتاب های درسی را چون قرآن بر لب طاقچه بگذارید و به آن چه در کوچه و بازار و خارج وکالت خانه و وزارت خانه می شود، توجهی داشته باشید علل تورم را با چشمان خود می بینید. میوه فروش سر کوچه ما به شورای فعلی شهر بد می گفت و شورای شهر دوم خردادی ها را ستایش می کرد. پرسیدم چرا ؟ گفت آن ها اجازه نمی دادند که گاری های دوره گرد دست فروشی کنند و وضع مغازه داران هر روز بهتر می شد « ‏‎یعنی مردم مجبور بودند به هر نرخی که مغازه دارها می گفتند جنس را بخرند » ولی حالا وضع چنین است و گاری دستی پر از نارنگی های مرغوبی را نشان می دهد که به روی یک تکه کارتن که شاید زیر اندازی برای خواب شبش نیز باشد نوشته بود کیلویی سیصد تومان دست چین و با کمال تعجب می بینم که مغازه دار با جواز کسب طبق نرخ و دستور رسمی روی جعبه اتیکت زده است نارنگی کیلویی 600 تومان و به دستور اداره بهداشت اجازه دست زدن به مطاع را هم نمی دهد و در هم می فروشد، پرسیدم چرا این قدر گران ؟ پاسخ داد نرخ گذاری ما تحت نظر دولت است و مسئولان همه چیز را حساب می کنند. برای این که مغازه من روزی 45 هزار تومان خرج دارد من ماهی 400 هزار تومان اجاره مغازه می دهم زیرا مالک هم برای ساختن مغازه متری 500 هزار تومان به شهر داری پرداخته است و سالی 500 هزار تومان مالیات رسمی می پردازم و پرداختی های غیر رسمی بیشتر است همین دیروز طبق حکم اداره کار مبلغ 180 هزار تومان به دزدی دادم که به عنوان کارگر استخدام شده بود و آن چه قسم خوردم که من کارگر لازم دارم ولی این شخص دزدی است که دزدیش ثابت شده سودی نداشت و قاضی عاقل، عادل و متشرع می فرمود شما طبق ضوابط اداره کار حق کارگر را بدهید بعد بروید به داد گستری از او شکایت کنید !! ببینید ملوک الطوایفی وزارت خانه ها بلکه بخش های یک وزارت خانه چه می کند و بالاخره عقده میوه فروشی که یک میوه را در یک روز و یک محل 100 % گران تر از رقیب دست فروش خود می فروخت ترکید و گفت در پی آنم که پولی جور کنم و بدهی خود را به صاحب مغازه بدهم و چک ودیعه را بگیرم و مغازه را تحویل بدهم و همین جا سر به زنگاهی است که از انتلکتوئل های منتصب و منتخب و فوق دیپلمه های سر بازی خدمت کرده پر ادعای پیشین بپرسیم چه چیزی در این تمدن به جز ورم اندیشه مقامات حوزوی و دانشگاهی که به اصول توجهی ندارند و تر و تر قانون وضع می کنند سبب شده است دردورانی که اولویت را به کشاورزی می دهند مدال شایستگی را به کسی بدهند که با فروش کود مورد نیاز کشاورز 400 % تورم آفریده است. چه چیز به جز بی توجهی به احکام اسلامی و ورم اندیشه و تناقض قوانین سبب این شد که کشاورز محصول را کیلویی 25 تومان بفروشد و گاری دستی آن را دم منزل شما کیلویی 300 تومان بفروشد و شورای شهر فعلی را دعا کند و مغازه دار با پروانه کسب تحت نظر هزاران بازرس مبارزه با گرانفروشی همین میوه را کیلویی 600 تومان بفروشد و ظلم ها و قوانین احمقانه شدادی چنان باشد که ورشکست هم بشود ؟!
فاعتبروا یا اولی الباب. ممکن است رندی یک نرخی کردن اجناس را چاره کار بداند و نا پختگانی که نمی دانند بزرگ ترین دشمن مرغوبیت جنس و بزرگ ترین یاور غش و احتکار برابری ارزش ها بر پایه کمیت وبی توجهی به کیفیت ها است ، بار دیگر تجربه های شکست خورده مارکس را بیازمایند ولی مجلس هفتم باید بداند که مواسات ومساوات از یک مقوله نمی باشند و آن چه محرک چرخ تولید و ارزش ها می باشد مواسات است نه مساوات. بلکه مساوات همه چیز را به روزگارنانی می افکند که به واسطه نادانی های حاکمیت برای صندوق بیت المال کیلویی 400 تومان تمام می شود و نیمی از آن به سفره مردم و نیم دیگر به آخور گاوان ریخته می شود. پس هرگز مباد که عزیزان تفکراتی را که به گورستان تاریخ سپرده شده است دگر بار به بوته تجربه بیازمایند. زیرا که تمام سود تک نرخی کردن اجناس در جیب غش و احتکار می ریزد و بر طبق عقیده ما کمیت پشت کیفیت را به خاک می ساید. به خصوص شمایان که از طرف مومنان به خدمت برگزیده شده اید و همه توجه مومن به کیفیت است نه به عدد و وزن و تعداد.
اکنون به ماشین و آن چه با بنزین رابطه مستقیم دارد می پردازم و به ماشین های سواری کرایه ای اندکی که محلل سه میلیارد دلار به سواری های تک سر نشینان شده. چند روز پیش با دو نفر دیگر که یکی از آن ها حسن آقا بود سوار تاکسی شدیم راننده که او را شناخته بود و جزئی از بدنه حاکمیت به حساب می آوردش دهان به انتقاد و گلایه گشوده بود و در انتهای مسیر برای مسافتی کمتر از دو کیلو متر 900 تومان در خواست کرد. چون به او گفتیم خیلی زیاد است ، پاسخ داد چرا زورتان می آید پول نیم کیلو گیلاس را بدهید. زیرا که حضرتشان واحد نرخ را بهاء گیلاس تعیین کرده بودند ولی در بازگشت از همان مسیر با راننده ای همراه بودیم که دادگری را بیش از ما باور داشت و به واسطه شکش ما را بین پرداخت600 تومان تا700 تومان مختار گذاشت، پس از این که پول را به او دادیم گفت خدا شاهد است از گرفتن این همه پول برای چنین مسافتی خجالت می کشم اما چه کنم که همه چیز گران است. اکنون از حضراتی که برای کاهش تورم سه میلیارد دلار یعنی رقمی که با آن می شود برای هزار سال، تمام گیلاس تولیدی کشور را خرید مردان بورس می دانند که جنجال گیلاس برای نابودی باغات وخرید زمین های کوهپایه به منظور احداث ویلا بود می پرسم با این که دو تاکسی یک بنزین را مصرف می کنند علت تورم 34% در یک ساعت برای چه بود ؟ اگر مردم از فردا نرخ ها را بر پایه کرایه میز بیلییارد یا بهاء تسبیح کهربا یا کروات آمریکایی در نظر بگیرند با آن ها چه می کنید ؟ آیا احتمال نمی دهید که مشکل عمده ضعف قوانین و اجراء ناقص و قضای پا در هوای ما باشد ؟ و تا ما توضیح المسائل دینی مناسب این انقلاب را نداشته باشیم و در ابتدا به اصلاحات بالا نپردازیم اگر کشور را هم سوبسید بدهیم تورم سازان کار خودشان را می کنند، با نقل تاکسی سواری دیگری این حقیقت آشکار می شود در دوران شاه بالا بالا ها هر چه بخواهید فاسد بودند اما پایین را خوب می پاییدند، روزی منتظر تاکسی بودم و تاکسی خالی ا ی از جلوی من گذشت و چون تاکسی خالی موظف بود اولین مسافر را سوار کند راننده اشاره کرد که به نهار می رود اما همین که چند متری رفت دنده عقب گرفت، برگشت و گفت بفرمایید. چند متر بالا تر هم برای خانمی ایستاد و گفت مسیرم فلان جاست اگر می خورد سوار شوید و چون نمی خورد حرکت کرد، گفتم من به محلی که شما گفتید نمی روم، پاسخ داد تا هر جا هم مسیر بودیم میهمان من باشید، مسیر آن خانم شش کیلو متر و پرت است و اگر سوارش نکنی شکایت می کند و مصیبتی به بار می آورد. من که مخالف حکومت بودم خواستم بهره سیاسی ببرم گفتم چرا این همه ظلم و راننده منصف پاسخ داد ظلمی در کار نیست زیرا ابتدا که می خواهند به ما پلاک تاکسی بدهند آئین نامه را امتحان می کنند آن جا نوشته این تاکسی از خانواده ملت ایران است راه یکی دور می باشد وراه یکی نزدیک و نرخ تاکسی از هر گوشه به هر گوشه شهر برای هر نفر 5 ریال است و تا سه نفر را در یک مسیر می توانید سوار کنید و تاکسی خالی باید اولین مسافر را به هر کجا که می رود سوار کند. با این توضیحات و مقایسه تورم 34% کرایه دو تاکسی و فروش نارنگی کیلویی 25 تومان مغازه دار رسمی به کیلویی 60 تومان و ور شکست شدن کشاورزی که نارنگی تولید می کند و مغازه داری که طبق نظارت 400 هزار بازرس دولتی جنس را کیلویی 600 تومان یعنی 25 برابر بهاء تولیدمی فروشد در می یابیم که مشکلات از ناحیه مدیریت است و آشکار می گردد که نه فروش بنزین به قیمت جهانی تنها دلیل تورم خواهد بود و نه هم اگر شیر بنزین را برای تلطیف هوا ی دامنه دماوند در کوره های دود سازی باز کنیم. تا مدیریت جمهوری اسلامی را به جهانیان نشان دهیم می توانیم با تورم مبارزه کنیم!
سروران سخن کوتاه من شکی ندارم که جمهوری اسلامی در پیمانه کوچک زندگی 25 ساله خود بیش از 2500 سال دوران شاهنشی مدنیت آفریده است، آیا شهر ها، جمعیت و سواد و ثروت جمعیت، وسائل تک سر نشین، راه ها، بانک ها، ویلا ها، دانشگاه ها و هر مشخصه دیگر مدنیت در این ده هزار روز بیش از 2500 سال دوران ده ها سلسله از شاهان و یا حتی 1400 سال حاکمیت مسلمانان اجق وجق رشد و تعالی نداشته ؟ چرا داشته است و آن که بگوید نداشته هم کر است و هم کور و همی خر و خرفت و کسی نمی تواند رشد مدنی جمهوری ما را انکار کند.
پس سخن من پیرامون پسوند جمهوری است. من می گویم آن دگر شیر است که آدم می خورد و آن دگر شیر است، که آدم می خورد عزیزان هم چنان که مسلمان تو سری خور اسلام آتا تورکی، صدامی و ملا محمد عمری و هفده شهر قفقازی تو سری خور شرق و غرب می باشد مسلمانی هم که بگوید چون تولیدات چین از ما ارزان تر و مرغوب تر است مانع ورود آن ها به کشور بشود تا ساخته های بد کشور خود را گران به مردم بفروشیم، نرم افزارهای دین خود را نمی شناسد و نمی داند که حرفه پیامبرش پیش از حرفه رسالت تجارت اجناس مرغوب تر و ارزان تر از خارج به داخل کشورش بوده است و مبارزه با توزیع اجناس بد و گران. و شیعه ای که نداند رئیس مذهبش پول جنسی را که شریک تجاریش گران فروخته بود به او برگرداند و فرمود من شریک تجاری شما بودم نه شریک ظلم شما، شیعه صفوی می باشد نه شیعه جعفری. زیرا فرق تمدن نبوی با تمدن فلسفی از زمین تا آسمان است گرچه با پسوند اسلامی. بنابراین آن مهندس ریش بزی که با دید هندسی به حج می رود چون به کشورش بر می گردد حرم ها را اهرام می سازد و مساجد را مجلل تر از کلیسا ها، او که سنگ سیاه را معبد می پندارد و می پرستد هر لحظه بیشتر به تجلیل خانه های خدا می پردازد و آن که با چشمان دل، خانه حصیری پیامبر و کلوخین فاطمه و علی را نمی بیند و مجذوب سازه های غرب در مسجد النبی می گردد. به بقیه که می رسد اشکش چون ابر بهار به زمین می ریزد چرا که در آن جا گنبد و بار گاهی نمی بیند و اشک او به خاطر غربت دین محمد و عدل علی و فقه جعفری نیست و سوز دلش از خرابی و تاریکی بقیه است، لذا همین که به دیارش می رسد خود آگاه یا ناخودآگاه مسجد ضرارمی سازد، مساجدی که در آن جا تا رسیدن وقت نماز شب سور و آواز و چراغانی است و سحر صدای موذن از مساجدشان به گوش نمی رسد چرا که مردم بیدار تا نیمه شب مست خوابند و اذانشان اسلامی نیست، آری عزیزم حجی توریستی که با دید بازاری باشد سوغاتیش به درد عمه ات می خورد و نمازی که به نیت ورزش می خوانی زورآزمایی اش به درد تلویزیون جمهوری اسلامی ایران می خورد و روزه ای که به خاطر سلامت و قناعت بگیری بیشتر از آن که مقبول خدا باشد مقبول اُژونی گرانده بالزاک است و به همین نشانه قوانینی هم که بدون توجه به مذهب عدل و اختیار و کتاب و سنت، بر پایه حجیّت شور آن هم شور کمی نه کیفی و تصویب اکثریت کمی وضع می شود نمی تواند تمدنی بیآفریند که هر نفر آن بر ده بیگانه پیروز گردد بلکه چون با تمدنی که به فرمان عقل و یاری تجربه دیگران مخطئه گشته باشد و از حجت درونی پیروی کند، روبرو گردد شکستش قطعی است چه آن کافر، بخشی از نظام الهی یعنی حجت درونی خدا را پذیرفته است. لیکن تصویب ها کت وبال مصوبه را می بندد و او را چنان فسیل می سازد که اگر مگسی به سوراخ بینی اش بخزد به حکم تصویب ها نمی تواند آن را بپراند.
آری مصوبه گر چه مسلمان و انقلابی هم باشد یار تمدن جدید بوده و با هر تصویبی برای قصاب خانه بوش هزار گله پروار و رام می آفریند و بزرگ ترین شاهد عینی تصویب هایی که تمدن اسلامی ما را چنین پریشان و آماده پذیرش نمدن غرب و تبدیل به عامل توزیع تولیدات غرب کرده است. بی پرده می گویم هر صنعتی که یار تمدن غرب نبود همسفر پیکان و قالی کشور گشت و سقوط همین دو صنعت ممتاز که در اثر تصویب های بی پشتوانه شرعی اتفاق افتاد و رشد و تعالی باور نکردنی صنایع نظامی که در کنترل اجتهاد ولی امر بوده است برای اثبات ارزش اجتهاد مبنایی و بطلان هر گونه مصوبه اشاعره و معتزله و لیبرال های انقلابی هر چند نا خود آگاه ما را کافی است. زیرا که خداوند می داند و شما نمی دانید و امام نیز فرمود که مجلس ما موظف است بر پایه اسلام محمدی و مذهب عدل و اختیار طرح ها و برنامه های تمدن اسلامی بریزد و ما با تصویب ها قانون می آفرینیم.
و من نیز با کوله باری از تجربه و مطالعه نزدیک رفتنم به عزیزانی که مسئولیت های حکومتی را می پذیرند تذکر می دهم که آگاه باشند حرف (لا) در لا اکراه فی الدین لای نفی جنس است. یعنی که هیچ نارسایی و نقصانی در دین شما نیست که احتیاج به تکمیل و ترمیم داشته باشد و اسلام حکم هر خشک و تری را بیان داشته است. پس به کتاب آخر الزمان و سنت های همیشه پر طراوت مذهب و نرم افزلرهای مکتبتان بیشتر بپردازید و آنان را مو به مو به کار گیرید ت رستگار شوید. چه ما پشت به طاغوت کرده ایم و آن که پشت به طاغوت کند و به ریسمان خدا چنگ افکند پیروزی اش قطعی و هر مسلمان قرآنی بر ده نا مسلمان پیروز است.
لاحول ولا قوه الا بالله