اسلام ناب

یادم می آید در یکی از مسافرتهایی که در مشهد خدمتشان بودیم، اولین بار بود که برای زیارت حضرت رضا (سلام ا... علیه) در دوره نخست وزیری ایشان می رفتیم و طبق معمول ما یک برنامه غذایی را می بایست در خدمت حضرت می بودیم.
وقتی ما وارد شدیم استقبال عجیبی کردند، ایشان ایستاد به سخنرانی در صحن حضرت رضا (سلام ا... علیه) و مردم نیز دورش را گرفته و او را سر دوش گرفتند.
همانجا هم مهمان بودیم و برادر عزیز حجت الاسلام طبسی نایب التولیه آستان قدس و نماینده امام در آنجا نیز حضور داشتند. مابه همراه نخست وزیر پس از اتمام سخنرانی ایشان آمدیم؛ همه مسؤولین استان و شهر مشهد آنجا بودند. سفره غذا را نیز از قبل آماده کرده بودند و فقط چیزهای معمولی در آن بود.
شهید رجایی ابتدا نشست و نگاهی به سفره کرد و گفت: چرا اینطور سفره غیر معمولی چیده شده است؟ از ایشان سؤال کردند منظورتان چیست؟ کجای این سفره غیر معمولی است؟ پاسخ دادند چرا دو نوع خورشت است؟ چرا پپسی و کانادای اضافی؟ چرا ماست؟ چرا این همه تشریفات؟
همه کسانی که تشریف داشتند می دانند که سفره غذا یک سفره معمولی حتی خانواده های متوسط بود و همین را هم رجایی در حد اسراف می دید. اشاره کرد و گفت: اگر اینها را جمع نکنید، من از این غذا نخواهم خورد. و تقریبا در حال برخاستن و نیم خیز شده بود که برادرن میماندار که پذیرایی می کردند، گفتند آقا چیزی نیست یک سفره معمولی است ولی چون قاطعیت او را دیدند مجبور شدند همه آنچه را در سفره زیادی می نمود - مثل یک نوع خورشت، میوه ها و نوشابه ها- بردارند و سفره شد، شامل یک نوع غذا و خورشت و نفری یک نوشابه.
شهید رجایی در اینجا با این عمل یک بار دیگر به همه زمامداران و مسؤولین استان که حضور داشتند درسی داده و آنها را برای ادامه مسؤولیتشان آماده نمود و به راستی مگر غیر از این هم می توان از او انتظار داشت؟
پس از صرف غذا تنها به این عمل خود قناعت نکرد بلکه استاندار را ملاقات کرده به او گفت: من تعجب می کنم که شما هنوز هم تغییر موضع نداده اید، دنیا می داند که ما واقعا از انقلابمان چه می خواهیم و چه کار باید بکنیم. این چه عملی است که شما دارید می کنید؟ آیا من اینجا باشم و این غذاهای الوان را بخورم در حالی که از مردمی که آنجا هستند (اشاره به سمت حرم حضرت رضا (علیه السلام)) و من را به عنوان نخست وزیر روی دست می گیرند و مرا به عنوان حزب اللهی می شناسند اطلاعی نداشته باشم، آیا معنی حزب اللهی این است؟ این طوری ما باید نمونه باشیم؟
وبدین طریق او را ضمن راهنمایی مورد ملامت قرار داد.

برگرفته از سیره شهید رجایی