نوشتهای از سرِ درد(بخش2)
اما جبههی دوم نیز به نوبهی خود، دو گروه را شامل میشد: یک گروه، شاگردان اهل بیت(ع) در فقه و حدیث و کلام و اجتماعیات بودند که پرچم مبارزه با التقاط و مزج فرهنگی را بر دوش میکشیدند چونان هشام بن حکم که برای دفاع از توحید خالص قرآنی، توحید ارسطو را رد کرد و رسالهای مهم به نام "الرّدُّ علی الارسطاطالیس فی التّوحید" نگاشت.
مثال دیگر آل اعین هستند که از علوم امامان شیعه(ع) و روایات آنان، حفاظتی بینظیر کردند و مورد ستایش اهل بیت(ع) قرار گرفتند.
نمونهی دیگر، فضل بن شاذان نیشابوری است که از خواص اصحاب امام جواد(ع) بود و دهها کتاب در ردّ آثار ترجمهشده از مکاتب منسوخ و فلسفههای متروک به رشتهی تحریر درآورد.
دیگر نمونه، ابن سکیت اهوازی است که جانش رادر دفاع از مکتب اهل بیت عصمت(ع) فدا کرد و به دست خونریز متوکل عباسی، شربت شهادت نوشید.
در این مجال، لازم است که یکی دیگر از اعاظم اصحاب را به یاد آوریم که بیتزلزل و تردید بر یهودیان نفوذی در جامعهی اسلامی تاخت و تمام کوشش خود را برای نشر عدل و فضیلت به کار بست تا از مکتب پیامبر(ص) و آل پاکش(ع) دفاع کند یعنی ابوذر غفاری. ابوذر، دست به شمشیر نبرد ولی آموزههای قرآن و رسول خدا(ص) را با زبانش که برندهتر از شمشیر بود، فریاد زد تا روح حماسه و حرکت را در جان مُردهی مردم عصر خویش بدمد.
اما گروه دیگری از مجاهدین جبههی فرهنگ، شعرا بودند. آنان که زبان گویای خویش را چونان شمشیری به کار مگرفتند و بنیانهای حکومت جور را به لرزه درآوردند. آنان که اشعارشان آکنده از مفاهیم والای معرفت و آثارشان سرشار از تعالیم انسانساز تشیّع بود که از جملهی ایشان میتوان به اشخاص زیر اشاره کرد:
1- همام بن غالب مشهور به فرزدق
2- کمیت بن زید اسدی
3- سید حمیری
4- دعبل خزاعی
5- ابوفراس حمدانی
و...
اینان مرزبانان حماسهی جاوید بودند و کلامشان با آموزههای خالص وحیانی، نبوی و اوصیایی عجین بود. امامان شیعه نیزپیوسته از سرودهها و اشعار ایشان تجلیل میکردند و گاه با جملاتی نورانی و گاه با پاداشهایی کمنظیر، ارزش کار این جماعت را مینمایاندند.
شعر پُرفروغ شیعه در زمان ائمه(ع) و در طول تاریخ، لبریز از معرفت و حماسه و مفاهیم انسانی بوده است. مفاهیمی چون:
1- نشر فضایل اهل بیت(ع) و معرفی ایشان به جامعه
2- افشای ستمگریها و رذایل بنی امیه و بنی عباس
3- دعوت به قیام برای برپایی عدل و قسط
4- دفاع از انسان مظلوم و انسانیت مظلومتر
5- دعوت به شورش و قیام علیه غاصبان حکومت
6- هجمه بر ستمهای اغنیا و اشراف و اعتراض به اختلافات عمیق طبقاتی در جامعه
7- تأکید بر جداییناپذیریِ قرآن و عترت
8- ستایش آزادی و آزادگی و تجلیل از شهدای راه حق
9- مبارزه با ظلم، نفاق، استئثار(ویژهخواری)، انحصار طلبی و عوامفریبی در هر هیئت و صورتی
10- گرایش به بحثهای عقلی و نقلی و پرهیز از سبّ و شتم و نفرین.
اما گذشت زمان و هجمهی استعمار و حاکمیّتِنااهلان و دنیادوستیِ خواصِ مدّعی دینداری، سببِ انحطاطی عجیب در فکر و فرهنگ شیعه شد. آنسان که امروزه شاهد گسترش سبکها و شیوههایی پوک و بیمحتوا به نام مدّاحی و زبانحالخوانی در هیئات مذهبی هستیم. آنچه امروزه محتوای اشعار و نوحهخوانیها را در بسیاری از هیئات مذهبی تشکیل میدهد، حتی اندک شباهتی هم به فرهنگ والای تشیّع در طول تاریخ ندارد و تنها فایدهی آن، برانگیختنِ احساسهایی زودگذر و بیحاصل است.
دیروز شاعران و پاسداران فرهنگ شیعه، خود اندیشمندانی شجاع بودند و امروز عمدهی مداحان مطرح کشور شیعی، جاهلانی بیسواد و پر ادّعا.
مسلم نادعلیزاده