سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسلام ناب

رهبری که صدها رمان خوانده است

  من هر زمان که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه ی خودمان می افتم قلبا غمگین و متاسف میشوم . این به خاطر آن است که در کشور ما به هر دلیلی که شما نگاه کنید ، باید کتاب عقلا ده برابر این میزان ، رواج و توسعه و حضور داشته باشد .
  من در دوران جوانی زیاد مطالعه میکردم ، غیر از کتابهای درسی خودمان که مطالعه میکردم و میخواندم ، هم کتاب تاریخ ، هم کتاب ادبیات ، هم کتاب شعر ، هم کتاب قصه و هم رمان میخواندم . این دوره نوجوانی ، برای مطالعه کردن و یاد گرفتن ، دوره خیلی خوبی است ؛ واقعا یک دورهیی است که با هیچ دوران دیگری قابل مقایسه نیست .
  همچنان که حالا به بهترین مولفان و بهترین نویسندگان و بهترین مترجمها جایزه میدهند ، باید بهترین کتابدارها وبهترین کتابخانهدارها را تشویق کنند. بیشترین کتابخانه در کدام شهر است ، در کدام محله است. مربوط به کدام قشر از قشرهای مردم است ، اینها مورد تشویق قرار بگیرند . اگر بتوانیم فرهنگ کتابخوانی را در کشور رایج کنیم و در کنار آن البته کتاب خوب را هم گسترش بدهیم ، بخش عمده ای از وظایف فرهنگی دولت جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله انجام خواهد گرفت .
  من مکرر به دوستانی گفتهام اگر بیست دقیقه کتاب بخوانیم ، چند ده صفحه کتاب خواهیم خواند و چقدر مطلب یاد میگیریم ؛ اما نمیخوانیم ! حتی اگر آن کتاب رمان هم باشد ، کتاب قصه هم باشد . باز خیلی بهتر از تماشاکردن یک چیز بی معنی است .
  من حوادثی را به چشم خودم دیدهام که شاید چشم مادی نتوانسته آنها را درک کند ؛ اما بعد که شما هنرمندان آنها را به نگارش در میآورید ، یا در قالب نمایش  نشان میدهید ، و یا به زبان قصه بیان میکنید ، من آن حوادث را که بازبینی میکنم ، میبینم عجب حوادثی بوده است . تازه شروع به فهمیدن آن میکنم . لذا به نظر من ، نقش هنرمند مسلمان ، نقش فوق العاده برجسته ای است .
  تقریبا همهی این کتابهایی که شما از " دفتر ادبیات و هنر مقاومت " منتشر کردهاید ، خواندهام و بعضی از آنها را بسیار فوق العاده یافتهام . همین "فرمانده من " که ذکر شد ، از آن بخشهای بسیار برجسته این کار است . من وقتی اینها را میخواندم به این فکر میافتادم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب ، همین جزوهها و کتابها را منتشر بکنیم ، کار کمی نکردهایم .
  من بارها مثال قصههای انقلاب اکتبر را در جمع شما گفتهام . یکی کتاب " گذر از رنجها " از الکسی تولستوی است که فوق العاده است . یکی هم رمان " دن آرام " شولوخف است . اینها داستانهای انقلابی است ... جند نفر را تعیین کنید و این نمونهها را هم جلویشان بگذارید و بگویید میخواهیم مثل این داستان دربارهی انقلاب بنویسیم ؛ منتها انقلاب و امام حقیقتا معرفی شوند همین خاطرات جنگ را که بچهها نوشتند ، جلویشان بگذارید . هر چه هم خرجشان شد ، شما به عهده بگیرید ... بالاخره ببینیم دوسه عنوان رمان بلند قابل قبول در کشور میتواند تولید بشود و خلا را پرکند .
  من در اثر کثرت برخورد با رمانهای گوناگون ، میتوانم نظر بدهم . در طول این سالیان سی و چهل سالهی عمرم که با کتاب قصه سر و کار داشتهام ، شاید هزارها قصه از بهترین نویسندگان دنیا خواندهام .
  کتاب خریدن باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب بشود . مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزئیناتی و تجملاتی به کتاب اهمیت بدهند و اول کتاب را بخرند . مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم که در خانه هست. کتاب هم باید از این قبیل باشد .

برگرفته از کتاب "کتاب و کتابخوانی در آئینه رهنمودهای مقام معظم رهبری"


اشعاری از مرحوم سید حسن حسینی

 

 اشتباه

شاعری قبله‌نما را گم کرد
سجده بر
مردم کرد!

آرامش

شاعری
وام گرفت
شعرش آرام گرفت!

سرقت

شاعری
آینه‌ای را دزدید
روی آیینه مسروقه نوشت:
بیدلی در همه احوال خدا با او بود!

براعت استهلال

تاجری
مجلس تفسیر گذاشت
ابتدا
فاتحه بر قرآن خواند!

رابطه

شاعری ضربت خورد
تاجری شعر شناس
در ته حجره خود
شربت خورد !

ذوق

شاعری خانه نداشت
در خیابان خوابید
شهرداری سر ذوق آمد
و اقدامی کرد!

جابجایی

نانوائی ز قضا شاعر شد
شاعری را غم نان
کاسب کرد!

ترحم

شاعری خرما را
با خدا قافیه کرد
تاجران رحم به حالش کردند
ناقدان شاعر سالش کردند!

طبق معمول

شاعری پول نداشت
ناصحانش گفتند:«لا اقل حال بده!»
طبق معمول نداشت !

سرعت چاپ

شاعری بیل به دست
در ستیزی ابدی
با خودش می جنگید
زخم می خورد و به رسم فقرا خون می داد!
کند ذهنی که به تندی قلمش می چرخید
هر کتابی می ساخت‌ ـ بر سر چاپ نمی کرد درنگـ
تیز بیرون می داد!


مرحوم سید حسن حسینی‌ ـ کتاب نوشداروی طرح ژنریک


عدالت و مشروعیت _ رهبر معظم انقلاب اسلامی

گفتاری از رهبر انقلاب پیرامون عدالت :
مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض ، و نیز عدالت خواهی است؛این پایهی مشروعیت ماست0 الآن درباره ی مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود ، بنده هم از این حرفها بلدم ؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم ، حقیقتا من که این جا نشستهام ، وجودم نامشروع خواهد بود ؛ یعنی هر چه در اختیار دارم و هرچه تصرف کنم ، تصرف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همینطور . ما برای عدالت و رفع تبعیض آمدهایم . ما آمدهایم جامعه را از مواهب الهی خودش - که مهمترین مواهب الهی در عدالت وجود دارد و همچنین مواهب اخلاقی و معنوی برخوردار کنیم . البته معنای این حرف این نیست که ما از زندگی دنیایی مردم غفلت کنیم ؛ نخیر ، مگر میشود؟ اصلا آخرت بدون دنیا نمیشود و امکان ندارد که انسان بخواهد به آن مواهب معنوی برسد و دنیای ویرانی هم داشته باشد . این کار ، دلایل واضحی دارد که نمیخواهم آنها را تکرار کنم ، مطالبی است که هم شما میدانید ، هم من که باید دنیا را آباد کنیم و این کارها همه آباد کردن دنیاست ؛ اما دنیای آباد دور از عدالت و دور از معنویت به درد نمیخورد . گیرم که رشدمان به تعبیر غلط که گفته میشود نرخ رشد آمد بالا و فرض بفرمایید در آمد سرانهی مان دو برابر و سه برابر شد ؛ اما عدالت در جامعه نبود ؛ یعنی عمدهی این درآمد به یک بخش محدودی رسید و بخش عظیمی از مردم ، محروم و گرسنه ماندند . این ، کاری نیست که ما باید انجام دهیم ؛ این آن تکلیفی نیست که ما بر عهده داریم . تکلیف ما این است که عدالت را در جامعه مستقر کنیم و این هم جز با مبارزهی با فساد و افزون طلبی انسانهای مفتخور و سوء استفاده کن امکان پذیر نیست. بخشی از کار عدالت این جا تنظیم میشود.
*****
عدالت ؛ برجستهترین شعار مهدویت
شما برادران و خواهران توجه دارید که برجستهترین شعار مهدویت عبارت است از عدالت . مثلا در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار میکنیم ، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهرش ، اولین جملهای که ذکر میکنیم ، این است : ( این المعد لقطع دابر الظلمه ، این المنتظر لاقامه الامت و العوج ، این المرتجی لازاله الجور و العدوان ) یعنی دل بشریت میتپد تا آن نجاتبخش بیاید و ستم را ریشه کن کند ؛ بنای ظلم را - که در تاریخ بشر ، از زمانهای گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدت وجود دارد - ویران کند وستمگران را سر جای خود بنشاند ؛ این اولین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است . یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیات آن بزرگوار را ذکر میکنید ، یکی از برجستهترین آنها این است که ( الذی یملا الارض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا ) . انتظار ، این است که او همهی عالم - نه یک نقطه - را سرشار از عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر نماید . در روایاتی هم که دربارهی آن بزرگوار هست ، همین معنا وجود دارد . بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود ، در درجهی اول ، انتظار استقرار عدالت است .


هنر دینی از دیدگاه مقام معظم رهبری-2

هنر دینی به هیچ وجه به معنای قشری گری وتظاهر ریاکارانه دینی نیست و این هنر لزوما با واژگان دینی بوجود نمی آید ای بسا هنری صددرصد دینی باشد اما در آن از واژگان عرفی و غیر دینی استفاده شده باشد نبا ید تصور کرد که هنر دینی آنستکه حتما یک داستان دینی را به تصویر بکشد یا از یک مقوله ی دینی _مثلا روحانیت و غیره _صحبت کند .هنر دینی آنست که بتواند معارفی را که همه ادیان –و بیش از همه دین مبین اسلام –به نشر آن در بین انسانها همت گماشته اند و جان های پاکی در راه نشر این حقایق نثار شده است نشر بدهد و جاودانه کند ودر ذهن ها ماندگار سازد این معارف معارف بلند دینی است این حقایقی است که همه پیامبران الهی ‌برای آوردن آنها به میان زندگی بشر بارهای سنگینی را تحمل کرده اند نمی شود ما اینجا بنشینیم و تلاشهای زبده ترین انسانهای عالم را – که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند- تخطئه کنیم و نسبت به آن بی تفاوت بگذریم هنر دینی این معارف را منتشر می‌کند ؛ هنر دینی عدالت را در جامعه به صورت یک ارزش معرفی می‌کند ؛ ولو شما از دین و هیچ آیه‌ای از قرآن و هیچ حدیثی در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید . مثلا هیچ لزومی ندارد که در محاورات سینمایی یا در تئاتر ، نام و یا شکلی که نماد دین است ، وجود داشته باشد تا حتما دینی باشد ؛ نه ، شما می‌توانید در باب عدالت ، رساترین سخن را در هنرهای نمایشی بیاورید ؛ در این صورت به هنر دینی توجه کرده‌اید .
آن چیزی که در هنر دینی بشدت مورد توجه است ، این است که هنر در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله‌ی هویت انسان و جامعه قرار نگیرد . جامعه‌ی ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی احساس هویت کرد ؛ یعنی شخصیت خودش را باز یافت . ما به عنوان جز نودونهم در امواج حرکات جهانی غرق و گم بودیم ؛ انقلاب ما را زنده کرد و به ما شخصیت داد . انقلاب به ما آموخت که یک ملت می‌تواند در اساسی‌ترین مسائل جهانی ، سخن و موضعی داشته باشد و آن را با صراحت و بدون توجه به این که قدرتمندان و قلدرهای عالم چه می‌خواهند، ابراز کند و پای آن بایستد . ارزش یک ملت در جامعه‌ی بین الملل به این چیزهاست ، نه به دنباله روی کور کورانه ؛ آن هم نه از چیزهای خوب ، بلکه از نقاط منفی . برای یک ملت ، بله قربانگوی دولتهای گردن کلفت‌تر و قوی‌تر و ثروتمندتر بودن ارزش نیست ؛ این را انقلاب به ما داد ؛ این به برکت اسلام به ما رسید . الان هم با قدرت تمام ، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران در صحنه‌ی جهانی به عنوان یک ملت شجاع که در زمینه‌ی مسائل گوناگون صاحب ایده‌اند ، مطرحند . در عین حال ما بیاییم با کمک هنر خود ، دایما از کنار این معنا بساییم آن را به انواع حرفها و لجنها آغشته کنیم ؛ این درست است ؟ هنر باید در این جهت قرار بگیرد .
هنر دینی را نباید با هنر قشری و تحجر گرا - وبه تعبیر دوستمان ، پیروی از روشهای فلان مجموعه‌ی جاهل و نادان – اشتباه کرد . بی‌خود به خودتان تهمت نزنید . هنر دینی عبارت است از هنری که بتواند مجسم کننده و ارائه کننده‌ی آرمانهای دینی اسلام – که البته برترین آرمانهای ادیان الهی است – باشد . این آرمانها همان چیزهایی است که سعادت انسان ، حقوق معنوی انسان ، اعتلای انسان ، تقوا و پرهیزگاری انسان و عدالت جامعه‌ی انسانی را تامین می‌کند

هنر از منظر رهبر معظم انقلاب-1

هنر یک شیوه بیان است ، یک شیوه ادا کردن است . === این شیوه بیان از هر تبیین دیگر رساتر ، دقیقتر ، نافذتر و ماندگارتر است . دقت در هر یک از این چند تعبیری که عرض کردم به رساتر بودن ، دقیق تر بودن ، نافذتر بودن و ماندگارتر بودن ، در فهم معنای هنر کمک می کند . أی بسا که یک گزارش غیر هنری ، گرچه عملی و تحقیقی و دقیق ، خاصیت ارائه هنری را نداشته باشد . بارها گفته‌ام که هر پیامی ، هر دعوتی ، هر انقلابی ، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیامهای حق و باطل نیست .
پیام انقلاب باید به زبان شعر و هنر که اصیل‌ترین و خالص‌ترین و گیرترین زبانهاست ، منتقل شود . انقلاب در قالب هنر و ادبیات آسانتر و صادقانه‌تر از هر قالب دیگری قابل صدور است .
هنر اسلامی آن چیزی است که در آن عنصر سازنده‌أی از اندیشه اسلامی وجود داشته باشد … یعنی در قالب هنری آن ، نه فقط در محتوی ، چیزی از اسلام و اندیشه اسلامی وجود داشته باشد این می شود هنر اسلامی … بروید دنبال اینکه بتوانید ==== هنر اسلامی را پیدا کنید .
کار هنر با محتوی پایان نمی‌یابد ، قالب نیز ارزش بسیار دارد . ظرف نازیبا ، مظروف زیبا را زشت جلوه می دهد ، برای ساخته ظرف زیبا در عرصه هنر تنها استعداد کافی نیست ، آموزش هم ضرورت دارد . هنرمندانی که قدرت آموزش اصول هنری را در خود می بینند باید به یادی جوانان بشتابند .
‌٭ عزیزان ، توجه داشته باشید هنری که امروز به نام هنر اسلامی و هنر انقلابی ارائه می‌شود ، آبروی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی‌ست ، لذا باید هم از لحاظ تکنیک هم از لحاظ محتوی ، همواره در منتهای قوت باشد … ما امیدوار هستیم که آن اوج و جهش را بعد از چند سال بدست بیاوریم … باید محتوای هنر و قالب هنر هر دو با هم و به موازات هم ترقی و پیشرفت داشته باشد .
٭ هنر امروز ایران هنر ( مقاومت  ) است ، نه هنر ( تسلیم و سازش ) . اینگونه هنر ، شرط اصلی آگاهی و زمان شناسی و نیز شجاعت و گستاخی در برابر تهاجم وحشیانه‌أی است که در آن از همه‌ی ابزارها برای سرکوبی و به ذلت کشانیدن ملت ما استفاده می‌شود .
٭ باید به کاری همه جانبه و خستگی ناپذیر در زمینه‌ی اموزش و پرورش هنری پرداخته شود و مسئولان و دست اندرکاران امور فرهنگ و هنر در دولت جمهوری اسلامی همه‌ی امکانات لازم را برای این رویش و پرورش در اختیار هنرمندان و هنر پژوهان بگذارند .
٭ ما باید قرص و محکم مواضع خودمان را بگوییم که :
أی نویسنده ! فیلمساز ! نمایشنامه نویس 1 تو اگر واقعا می‌خواهی برای این انقلاب و با مردم باشی ، ایدئولوژی این مردم را بفهم و با این ایدئولوژی حرکت کن و شاعر مردمی و هنرمند مردمی باش . اما اینکه تو بخواهی در بر عاج خودت بنشینی و منزوی می‌شوی ، و چون این حکومت ، حکومتی مردمی‌ست وقتی از مردم جدا شدی از همه جا منززوی و بیگانه خواهی شد .


تشنه کامان غنیمت!

 

ای به امید کسان خفته! ز خود یاد آرید
تشنه کامان غنیمت! ز احد یاد آرید
سربه سر بادیه بازار هیاهو شده‌است
سنگ گور شهدا سنگ ترازو شده است
گرچه مرحب سپر انداخته، خیبر باقی است
بت مگویید شکستیم، که بتگر باقی است
ره دراز است، مگویید که منزل دیدیم
نیست، این پشت نهنگ است که ساحل دیدیم
ره دراز است، سبکتر بشتابیم، ای قوم!
خصم بیدار است، یک چشمه بخوابیم، ای قوم!
نه بنوشیم از این رود، که زهرآلود است
غوطه باید زد و بگذشت که پل فرسوده‌است
وای اگر قصه ما عبرت تاریخ شود
خیمه قافله را دشنه ما میخ شود
وای اگر بر در باطل بنشیند حق ما
وای اگر پرده تزویر شود بیرق ما
خیمه بگذار وبرو ،بادیه توفان جوش است
کوه،آتش به جگر دارد اگر خاموش است
فتنه میبارد وسنگین،ز در ودیوارش
هر که این خفت ،سیلاب کند بیدارش
میرویم امروز با صاعقه همپای سفر
گرد بادیم و زسر تا به قدم ،پای سفر

گزیده ادبیات معاصر – محمد کاظم کاظمی


بیانیه جنبش عدالتخواه دانشجویی پس از یک هفته خیابان خوابی و پیگی

و قد ترون عهود الله منقوضه فلا تفزعون و انتم لبعض ذمم اباءکم تفزعون و ذمه رسول الله مخفوره محفوره و العمی و البکم و الزمنی فی المدائن مهمله لا ترحمون و لا فی منزلتکم تعملون و لا من عمل فیها تعینون و بالادهان والمصانعه عند الظلمه تامنون.

با چشمان خود می‌بینید تعهداتی که در برابر پیامبر انجام گرفته مورد بی‌اعتنایی است. نابینایان و کران و لالان و زمین‌گیران ناتوان در همه شهرها بی‌سرپناه مانده‌اند و کسی به آنها ترحم نمی‌کند. شما نه مطابق شان و منزلتتان عمل می‌کنید و نه به کسی که در این راه می‌کوشد کمک می‌کنید و در عوض با چابلوسی و با سازش با ستمکاران خود را ایمن می سازید.

بخشی از خطبه سیدالشهدا(ع) در منی

 

در آستانه بیست و ششمین سالگرد انقلاب روح خدا خمینی کبیر و در یادبود کسانی که همه، فریادهای یاللمسلمین آنها را یا نشنیدیم و یا نشنیده گرفتیم، در خانه خدا جمع شده‌ایم تا آغاز مبارزه با فقر و تکاثر، بزرگترین دشمنان انقلاب اسلامی را اعلام کنیم؛ مبارزه‌ای که درنگ و اهمال در پیگیری آن قطعا به شکست انقلاب و جمهوری اسلامی منجر خواهد شد. متاسفانه امروز در شرایطی قرار گرفته‌ایم که با حسرت به دوران طلایی سالهای نخستین پس از انقلاب چشم می‌دوزیم و بر مزار فرهنگی که با رفتن رجائی‌ها به خاک سپرده شد، دست می‌گذاریم و اشک حسرت می‌ریزیم و تاسف‌بارتر از آن، این که در مقابل عده‌ای که با قیافه‌های حق‌به‌جانب بر مزار این فرهنگ فریادهای مستانه می‌کشند و میراث عملی مدیران علوی صدر انقلاب را ریشخند می‌کنند ساکت مانده‌ایم؛

ساکت مانده‌ایم تا خود را مدیران حکومت اسلامی بخوانند و قیافه بگیرند و در سال پاسخگویی بیلان کارهای چند‌ده‌صفحه ای بدهند تا دست آخر ناکارآمدی حکومت اسلامی را که دشمنان اسلام و انقلاب در حرف ادعا می‌کنند، در عمل اثبات کنند؛

ساکت مانده‌ایم تا هر آنچه می‌خواهند بر سر خلق خدا بیاورند و فقط خدایی را بنده باشند که از آنها در قیامت جز درباره نماز و روزه سؤال نمی‌کند؛

ساکت مانده‌ایم تا با بیت‌المال مسلمین کاخهای شاهانه برای محل کار و زندگی خود بسازند و سوار بر مرکب‌های آهنینِ راهوار، مسابقه رفاه راه بیاندازند و در همان کاخها و در میانه همان مسابقه‌ها نماز جماعت هم بخوانند و عین خیالشان هم نباشد که عده‌ای که بخشی از صندوق ذخیره ارزی و بقیه بیت‌المال از آنِ آنهاست در خیابان می‌میرند و صدها برابر این عده در خانه‌هایشان به زندگی مصیبت‌زده و عذاب‌آور خود ادامه می‌دهند.

نتیجه این همه سکوت این بوده که واژه «مستضعفین» در قاموس آقایان به «دهک‌های پایین درآمدی» و «قشر آسیب‌پذیر» تبدیل شده تا به تبع آن، نامی از «مستکبرین» به میان نیاید و به تبع این، اصلا به ذهن کسی خطور نکند که «این مستکبرین چه کسانی هستند؟» 

  و آخرین نتیجه این سکوت این بوده که بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌ها را نهادینه کنند و برتر از دین خدا از این بی‌عدالتی نهادینه شده، پاسداری کنند و در پاسخ هر که از کتاب خدا و سیره اولیایش برایشان حجت و دلیل بیاورد، کتابچه قانون را بر سر نیزه کنند و بگویند «حسبنا قانوننا!»

بر فرض که قانون وظیفه مشخصی بر دوش مسؤولین نگذاشته باشد، اما آیا مسؤولین حکومت اسلامی مسلمان نیستند و نشنیده‌اند که «من سمع منادیا ینادی یا‌للمسلمین و لم یجبه فلیس بمسلم».

اگر عدالت، عدالت واقعی و ملموس و نه سخن گفتن از عدالت، آرزو و آرمان و هدف برنامه‌ریزی‌ها باشد، پس باید هر پدیده‌ ضدعدالتی مورد سؤال قرار گیرد. از آن میانند:

ـ مسابقه‌ی رفاه میان مسؤولان

ـ بی‌اعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامه‌ریزان

ـ ثروتهای سر برآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند

ـ هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت و به طریق اولی در کارهای تشریفاتی

 

امروز اینجا در خانه‌ی خدا جمع شده‌ایم تا به مدیران ارشد و غیرارشد دستگاههای دولتی و غیردولتی و حکومتی و غیرحکومتی اعلام کنیم؛ موضوع کارتن‌خواب‌ها از نخستین پدیده‌های ضدعدالتی است که مورد سؤال قرار گرفت. در این ماجرا مقامات مسؤول تحت فشار رسانه‌ای و فشار افکار عمومی به میدان آمدند و تحرکی از خودشان نشان دادند اما این به هیچ وجه کافی نیست. تلاش برای یافتن و رفع تک‌تک بی‌عدالتی‌های ریز و درشت باید ملکه ذهن همه مسؤولان شود تا قبل از آنکه در موارد مشابه و غیرمشابه نتایجی اینچنین فاجعه‌امیز و اسفناک حاصل شود، برای حل مشکل اقدام کنند.

 همچنین به مدیرانی که از اقدام دانشجویان قدردانی کردند و در واکنش به مرگ کارتن‌خواب‌ها ابراز تاسف کردند و سر تکان دادند فرموده‌ی رئیس مذهب شیعه را یادآوری می‌کنیم که: «ان الناس ماافتقروا و لااحتاجو و لاجاعوا و لاعروا الا بذنوب الاغنیا: مردمان فقیر، محتاج، گرسنه و برهنه نمی‌شوند مگر بر اثر گناه توانگران.» حال آنها خود کلاه‌های خود را قاضی کنند که آیا از توانگران هستند یا نه.

بر مبنای گفته حضرت امام(ره) که فرمود: هیچ کاخی ساخته نمی‌شود مگر آنکه در کنار آن کوخی ساخته شده باشد یادآوری می‌کنیم که خون‌بهای خیابان‌خواب‌هایی را که در چند شب گذشته جان باختند بر ذمه صاحب‌منصبانی می‌دانیم که بودجه‌های سازمان‌های تحت مدیریت‌ خود را در امور بی‌اولویت هزینه کرده و می‌کنند.

اما آنچه در یک هفته‌ی گذشته گذشت:

دانشجویان عضو جنبش عدالتخواه، پنج شب از شش شب گذشته را در برابر سازمانهای مذکور در مصوبه‌ی شورای عالی اداری در سال 78 به صبح رساندند. دستگاههای مذکور در این مصوبه را می‌توانیم به سه گروه تقسیم و درباره‌ی عملکرد آنها اظهار نظر کنیم:

1-   استانداری و شهرداری؛

تامین محل و امکانات و تجهیزات مراکز نگهداری اولیه‌ی بی‌خانمانها بر عهده‌ی شهرداری است که از زمان تصویب مصوبه‌ی شورای عالی اداری با طرح این موضوع که سازمانهای مسؤولِ ساماندهی، نسبت به ساماندهی اقدام نمی‌کنند، در تهیه و تجهیز این مراکز کوتاهی کرده است. استانداری هم که به نمایندگی از وزارت کشور (مسؤول اجرای مصوبه‌ی شورای عالی اداری) در این مدت به اندازه کافی شهرداری را برای تهیه و تحویل مراکز نگهداری موقت بی‌خانمانها، و دیگر سازمانهای مربوط را برای ساماندهی نهایی، تحت فشار قرار نداده است. این دو نهاد بسیار زودتر از اینها باید به فکر خیابان‌خوابها می‌افتادند. استانداری می‌بایست ستاد مذکور در مصوبه را در تمام طول سال فعال نگه می‌داشت که متاسفانه این کار را نکرده است. 

2-   دادگستری، کمیته‌ی امداد، بهزیستی و وزارت کار و امور اجتماعی؛

وظیفه‌ی این سازمانها اگرچه از نظر زمانی نسبت به دو سازمان قبلی تاخر دارد اما در هر حال این سازمانها موظف بودند نسبت به ساماندهی بی‌خانمانهایی که باید تحت سرپرستی می‌گرفتند، اقدام کنند و شهرداری را برای تهیه مکان و نیروی انتظامی را برای جمع‌آوری این افراد تحت فشار قرار دهند.

3-   صدا و سیما؛

صدا و سیما بر اساس مواد 11 و 12 مصوبه‌ی شورای عالی اداری از اعضای ستاد هماهنگی و نظارت بر ساماندهی بی‌خانمانهاست و موظف بوده برای حل مشکل و جلب مشارکت مردم و معرفی تجربه‌های موفق اقدام کند که تاکنون در انجام وظیفه‌ی خود کوتاهی کرده و علاوه بر آن خبر تلاشهای جدید برای حل مشکل خیابان‌خوابها را نیز بسیار ناقص و سانسورشده منعکس کرده و هیچ اقدامی برای پوشش ویژه آن انجام نداده است.

 

تشکیل ستاد ساماندهی متکدیان و خیابان‌خوابها در وزارت رفاه، از خمودگی حاکم بر اعضای ستاد مذکور در مصوبه‌ی شورای عالی اداری سال 78 کاسته است اما هنوز اراده لازم در دستگاههای مسوول برای حل مشکل به وجود نیامده است.

   دیشب معاون وزیر رفاه در گفتگوی تلفنی با یکی از اعضای جنبش عدالتخواه دانشجویی تصریح کرد که نیروی انتظامی اعلام کرده است که خیابان‌خوابهایی که در خیابانها قابل رؤیت بوده‌اند جمع‌آوری شده‌اند. این در حالیست که سه نفر از اعضای جنبش عدالتخواه دانشجویی در گشتی چهار ساعته با یک دستگاه خودرو از ساعت 12:30 تا 4:30 بامداد امروز یکشنبه تنها در یکی دو منطقه تهران توانستند 24 کارتن‌خواب پیدا کنند که متاسفانه در میان آنها هم سالمند بالای 60 سال وجود داشت هم زن و هم معلول.

باز هم مسؤولین وزارت رفاه گفته بودند که در صورت رؤیت مواردی اینچنینی مراتب را با شماره‌های 110 یا 137 اعلام کنید تا بلافاصله نیروی انتظامی و یا شهرداری برای جمع‌آوری آنها اقدام کنند. در موارد یافت شده دیشب پنج مرتبه با این شماره تلفنها تماس حاصل شد و در یکی از موارد پس از دو ساعت انتظار هیچکس برای جمع‌آوری آنها اقدام نکرد. موارد دیگری هم که با قید فوریت به اطلاع 110 رسید نیز با برخوردی مشابه مواجه شد.

بگفته معاون وزیر رفاه، شهرداری هنوز تعدادی از مراکزی را که باید برای نگهداری موقت خیابان‌خوابها تهیه و تجهیز می‌کرد، تحویل نداده، اما به گفته همین مسؤول دیشب 150 ظرفیت خالی در مراکز فعلی نگهداری خیابان‌خوابها وجود داشته است. متاسفانه با وجود این 150 ظرفیت خالی، در یک محدوده کوچک از شهر، 24 کارتن‌خواب تا صبح بر خود لرزیده‌اند. این نمونه‌گیری آماری به وضوح نشان می‌دهد که شهرداری و نیروی انتظامی حتی در جمع‌آوری کارتن‌خوابها هم دچار مشکل هستند و هنوز حلقه اول ساماندهی کارتن‌خوابها که جمع‌آوری آنهاست، بطور کامل اجرا نمی‌شود. اگر شهرداری تهران و نیروی انتظامی قادر به انجام وظایف خود نیستند اعلام کنند تا هم برای کارتن‌خوابها و هم برای مسؤولین این دو نهاد فکری کنیم.

مسؤولین وزارت رفاه هم اعلام کنند که برای نظارت بر عملکرد نهادهای مسؤول و تحت فشار قراردادن آنها برای انجام وظایف محوله چه کرده‌اند. این مسؤولین توجه داشته باشند که مشکل، تا کنون نه در اثر عدم وجود ستاد یا خلا قانونی و یا کمبود بودجه و امکانات بوده است، بلکه نهادهای مسؤول به وظایف خود «عمل» نمی‌کرده‌اند و راه‌حل نیز طبیعتا نظارت جدی برای اجرایی شدن وظایف محوله است.

نکته قابل توجه دیگری که در گشت دانشجویی دیشب ملاحظه شد این بود که تعداد قابل توجهی از خیابان‌خوابها در گفتگو با دانشجویان ضمن شکایت از برخوردهای قبلی در مراکز نگهداری موقت، تصریح می‌کردند درصورتی که قرار باشد همان برخوردها تکرار شود ترجیح می‌دهند در خیابان بخوابند.

جنبش عدالتخواه دانشجویی اعلام می‌کند در مورد این مسئله خاص، پیگیر اقدامات جدید برای ساماندهی خیابان‌خوابها، بوده و در صورت مشاهده هرگونه اهمال که نشانه‌هایی از آن در تحقیق شب گذشته مشاهده شد، با حداکثر توان خود موضوع را پیگیری خواهد کرد.  طبیعی است سازمانهای مسؤول  درصورت ادامه این روند نباید از برخوردهای بعدی و تغییر لحن و روشهای دانشجویان برای ادامه پیگیری این جریان گلایه‌مند شوند.

 

تجربه یک هفته گذشته نشان داد، می‌شود مسوولان را حتی در ساعت یک و دو نیمه شب استیضاح کرد و از آنها پاسخ خواست و می‌شود خیلی از کارها را خیلی زودتر انجام داد و متاسفانه به علت آنکه مسؤولان عادت کرده‌اند فقط صدای مسؤولان بالاتر از خود را بشنوند، از کنار کارهایی که وظیفه آنهاست بی‌توجه می‌گذرند.

جنبش عدالتخواه دانشجویی درپایان برنامه خیابان خوابی و در آغاز راه جدید، وظیفه‌ی خود می‌داند ضمن تشکر از آیت‌ا... وحید خراسانی که مستقیماً در قضیه خیابان‌خوابها وارد شدند و پیام دادند، از روحانیت متعهد علوی بخواهد به پیمان «ان لا یقاروا علی کظه ظالم و لا سغب مظلوم» همواره عمل کنند و مطمئن باشد با متعهد ماندن به این عهد، هیچ نیرویی نمی‌تواند رابطه‌ی مردم با آنها را قطع کند و در مقابل، نقض این پیمان روز به‌روز به فاصله‌ی آنها با مردم خواهد افزود.

از رسانه‌هایی هم که برای حل مشکل کارتن‌خوابها، خیابان‌خوابی جنبش عدالتخواه را پوشش خبری دادند تشکر  و اکیدا از آنها تقاضا می‌کنیم موضوع را تا رسیدن به یک راه‌حل همیشگی پیگیری کنند.

در پایان بار دیگر اعلام می‌کنیم هیچ فقیری در جامعه فقیر نمی‌شود مگر آنکه در جایی ثروتهایی از راههای غیرشرعی  و حتی غیرقانونی انباشته می‌شوند و تصور مبارزه با فقر بدون مبارزه با تکاثر و ثروت‌اندوزی خیال باطلی بیش نیست.


جنگ ها را چه دلیرانه تماشا کردند!

 

 

و کسی گفت ؛ لب از لا و نعم باید بست
چشم بر کیسه ارباب کرم باید بست
گفت: شک نیست که در راه خدا مب بخشند
پاره نانی از این سفره به ما می بخشند
پا نداریم، به پا تا به طمع بیهوده است
بی زمینیم، به حقا به طمع بیهوده است
جنگ و دعوا که نداریم، همین ما رابس
سه کلوخ از همة سهم زمین ما را بس
××××××
گفت راوی همه گُل بوده و گِل می گویند
حق همین است که ارباب دهل می گویند
گفت دیدم شب توفان چه خطرها کردند
جنگ ها را چه دلیرانه تماشا کردند
آنچنانی که نیابد به زبان، می خوردند
شب توفان همه چون شیر ژیان می خوردند
آفرین باد بر این دادرسان، راوی گفت
چشم بد دور از اینگونه کسان، راوی گفت
چشم بد دور، خداوند نگهداردشان
در عزای زن و فرزند نگه داردشان
هر که تنها شد از این جاده، پی غولان رفت
هر که رهتوشه جدا کرد به ترکستان رفت
نان مفت آمده ننگ دهن است، ای مردم!
این روایت سندش خون من است ای مردم!
هفت خوان هر که در این دور و زمان خواهد خورد
هفت پیمانه منت پی آن خواهد خورد
هفت رنگ آن که در این برهه بدل خواهد کرد
هفت تعظیم به هفتاد دغل خواهد کرد
ما نمی خواهیم نان در گرو جان بخشند
جوز پوچی که کریمانه به طفلان بخشند
سیب دندان زده با هر که رسد بذل کنند
روغن ریخته را نذر ابوالفضل کنند
نیم خورده است، از این کوزه نخواهم نوشید
آب، حق است، به دریوزه نخواهم نوشید
آن که با کاسه پس خورده نشد شا منم
و درختی که تبر خورد و نیفتاد منم
خشم دندان شکن صخره سخت از من بود
میوه گر سهم کسان بود، درخت از من بود

گزیده ادبیات معاصر ـ محمد کاظم کاظمی


اسلام ناب ناب!

 

جام جم - شنبه 14/9/83 - صفحه اقتصاد.
نیم تای پایین صفحه 9.
آگهی فروش قرآن چاپی {که در جای جای آگهی از آن با لفظ اثر یاد می شود}:
نخستین مرحله ثبت نام از علاقمندان مصحف ریحان در تیراژ محدود...
هدیه : فقط هفتصد و پنجاه هزار تومان (750،000 تومان) برای این اثر ارزشمند، که به ثبت نام کنندگان 20 درصد تخفیف {احتمالا سود مشارکت} داده می شود: یعنی ششصد هزار تومان.
زمان تحویل اثر از اول دیماه 83 بر اساس تاریخ واریز پول خواهد بود.
مشخصات اثر:
قطع قرآن: 29 در 41 cm
کاغذ: گلاسه مات 135 گرمی
جلد و روکش چرم تیماج سوخت
کارتن شیرینک شده با کیف اختصاصی
در این آگهی از اظهارات پروفسور جیمز الن رئیس موزه دانشگاه آکسفورد انگلستان در تأیید این قرآن (یا اثر هنری!) استفاده شده است.


دیکته

 

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد
سارا به سین سفره مان ایمان ندارد
بعد از همان «تصمیم کبری» ابر دلگیر
یا سیل می بارد و یا باران ندارد
بابا انار و سیب و نان را می نویسد؛
حتی برای خواندنش دندان ندارد
انگار بابا همکلاس اولی هاست
هی می نویسد این ندارد،آن ندارد
بنویس کی آن مرد در باران می آید
این انتظار خیسمان پایان ندارد
ایمان! برادر ! گوش کن . . . نقطه سر خط . . .
بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد

غلامعلی شکوهیان ـ گزیده شعردانشجویی